زمان مطالعه: 5 دقیقه
انسان موجودی است که همواره نیازهای بیشماری دارد و در مقابل همواره با کمیابی و محدودیت رو به رو است. برای تمام انتخاب ها باید با توجه به انواع محدودیت هایی که وجود دارد از بین تمام گزینه ها، گزینه ای را انتخاب کرد که بهترین گزینه باشد، مهمترین هدف علم اقتصاد این است که با در نظر گرفتن محدودیت ها بهترین ها را انتخاب کند، در واقع اقتصاد علم انتخاب بهترین هاست و بهترین راه ها و بهترین روش ها را برای بهبود وضعیت موجود ارائه می دهد، یعنی علم اقتصاد راه و روش دستیابی به بهترین ها را ارائه می دهد و با هر کسی می تواند صحبت کند و اطلاعات ارزشمندش را در اختیار هر کسی قرار می دهد خواه این شخص مصرف کننده باشد که بهترین راه برای کاهش هزینه ها و بهترین راه برای افزایش درآمد را در اختیارش می گذارد و یا اینکه شخص در نقش تولیدکننده باشد که در اینصورت در مورد بهترین راه برای کاهش هزینه های تولید و بهترین راه برای افزایش سودآوری با تولیدکننده صحبت می کند. پس علم اقتصاد کمیابی ها و محدودیت ها را در نظر می گیرد آنگاه با تمام افراد صحبت می کند و راه حل های درست را ارائه می دهد، پس یعنی همه ی ما انسان ها در هر شرایطی که باشیم می توانیم از راهنمایی های علم اقتصاد بهره مند شویم.
ما انسان ها همیشه نیازهای نامحدودی داریم و ناخودآگاه طالب بهترین ها هستیم، یعنی اینکه مشتاق و خواستار بهترین ها و زیباترین ها هستیم و دوست داریم نیازهای فراوانمان را به بهترین شکل برآورده سازیم اما در دنیایی که زندگی می کنیم برای رسیدن به خواسته ها و آرزوهایمان محدودیت داریم و مجبور به انتخاب هستیم چون برای به دست آوردن هر چیزی باید هزینه ی آن را بپردازیم و هیچ چیزی را مجانی و رایگان به ما نمی دهند. حالا جایگاه اقتصاد در زندگیمان را بهتر می توانیم درک کنیم زیرا اقتصاد با در نظر گرفتن محدودیت ها در انتخاب های مختلف به ما کمک می کند و می گوید بین چندین انتخاب کدام یک بهترین گزینه می باشد.
بسیاری از افراد تصور می کنند که علم اقتصاد تنها مختص پول و سرمایه و امور مالی است اما اقتصاد بسیار گسترده تر می باشد و به چگونگی مدیریت و استفاده افراد از تمام منابع محدود حرف می زند، یعنی فقط در مورد مدیریت منابع پولی صحبت نمی کند بلکه در مورد هر چیزی که در این دنیا کمیاب هست صحبت می کند و بهترین انتخاب را به ما نشان می دهد. اقتصاد در مورد هر چیزی که کمیاب باشد حرف ها دارد و اگر زبان اقتصاد را بلد باشیم همیشه در هر شرایطی و در هر موضوعی اعم از پولی و غیر پولی قادر خواهیم بود بهترین تصمیم ها را اتخاذ کنیم به عنوان مثال به ما می گوید چطور حقوق ماهانه خود را مدیریت کنیم تا بتوانیم نیازهای اساسی مان را با بیشترین رضایتمندی تامین کنیم. یا اینکه زمان ارزشمند و محدودمان را چگونه به چندین کار اختصاص دهیم که بیشترین بازدهی را داشته باشد. یا اینکه بین دو انتخاب که به هیچ عنوان پولی نیستند با ما سخن می گوید. فرض کنیم که از نظر مالی مشکلی نداریم و به اندازه کافی پول داریم و برای شام به رستوران می رویم و بین لیست سفارش غذاهای مختلف باید یک غذا یا حداکثر دو غذا را انتخاب کنیم که بیشترین لذت را به ما بدهد چون معده ما گنجایشی دارد و نمی توانیم تمام غذاهای موجود را بخوریم که در اینجا هم اقتصاد با ما صحبت کرده است چون بهترین گزینه را بین گزینه های موجود انتخاب کرده ایم. یا اینکه به یک واحد تولیدی میگوید چه کاری انجام دهد تا هزینه هایش کاهش یابد یا چه کند تا بین رقبایش پیروز شود . پس اقتصاد تمام جوانب زندگی ما را در برگرفته است و ما هر روز ناخواسته با علم اقتصاد سروکار داریم اما خودمان آگاه نیستیم به دلیل همین اهمیتی که دارد باید با علم اقتصاد آشنا شویم و درک کنیم که به ما چه می گوید.
اقتصاد به معنای میانه روی و نگه داشتن حد تعادل می باشد و علم انتخاب بهینه است، در واقع اقتصاد بر پایه محدودیت ها و کمیابی ها شکل گرفته است یعنی اگر یک لحظه چشمان خود را ببندیم و یک دنیای رویای را تصور کنیم که همه چیز در آن به وفور برای همیشه وجود دارد و در آنجا هیچ چیزی تمام نمی شود و نخواهد شد و تا ابد برای همه ی ما انسان ها همه چیز وجود داشته باشد در اینصورت هر یک از ما هر چه می خواستیم و نیاز داشتیم به طور کاملا رایگان و به هر میزان که میخواستیم داده می شد، اصلا علم اقتصاد شکل نمی گرفت چون با وجود فراوانی در همه چیز لازم نیست دیگر رفتارمان را مدیریت کنیم ولی دنیای واقعی بسیار متفاوت از دنیای رویای است و کمیابی در همه چیز وجود دارد و موج میزند و هیچ چیز رایگان و مجانی وجود ندارد، مانند کمیابی در آب های کره زمین یا کمیابی در جنگل ها و کمیابی در منابع زیرزمینی مانند نفت و گاز و همچنین کمیابی در زمان و یا کمیابی در پول و …. پس با وجود محدودیت ها و کمیابی هایی که همواره وجود دارند ما باید بتوانیم رفتارهایمان را مدیریت کنیم و با استفاده از زبان اقتصاد همیشه سعی کنیم تا بین گزینه های پیش رویمان بهترین گزینه را انتخاب کنیم تا بیشترین لذت و رفاه را به ما بدهد.
اقتصاد شامل دو بخش اقتصاد خرد و اقتصاد کلان می باشد که اقتصاد خرد در مورد رفتار افراد و واحد های تولیدی و تصمیم گیری بهینه افراد و واحدهای تولیدی صحبت می کند مانند راه افزایش درآمد فرد یا راه افزایش پس انداز یا نشان دادن بهترین سرمایه گذاری و راه های کاهش هزینه واحد تولیدی یا نحوه ی افزایش سود واحد تولیدی.و… را می گوید. اقتصاد کلان در مورد رفتار و فعالیت اقتصادی کشور مانند نرخ بهره، تورم، بیکاری، اشتغال و درآمد ملی صحبت می کند که در هر دو سطح خرد و کلان هدفش بهتر کردن است یعنی در سطح خرد از بهترین انتخاب افراد و بهتر کردن وضعیت مالی افراد و واحدهای تولیدی صحبت می کند و در سطح کلان نیز هدفش یافتن مشکلات و حل کردن آن ها به بهترین شکل ممکن است و می گوید در هر شرایطی بهترین تصمیم و بهترین سیاست برای کل کشور چیست. پس اقتصاد جایگاه مهمی دارد و در مورد همه چیز صحبت می کند و با هر شخصی می تواند حرف بزند چه یک شخص معمولی باشد و یا یک مدیر واحد تولیدی باشد یا اینکه وزیر کشور باشد و با راه هایی که نشان می دهد همیشه یک شخص، یک مدیر و یک وزیر قادر خواهد بود با توجه به محدودیت ها بهینه ترین تصمیم را بگیرد.