کمی فکر کنید یک روز که از خواب بیدار میشویم چه حوادثی امکان دارد برای ما رخ دهد؟ تک تک ما روزانه با خطرات زیادی روبهرو هستیم اما به واسطهی عقلی که داریم عاقل و هوشمند هستیم و هوشمندانه خطرات مختلف را از خود دور میکنیم، به طور مثال زمانی که قصد داریم از خیابان عبور کنیم هر لحظه امکان دارد خودرویی به ما برخورد کند و ما آسیب ببینیم اما عقل ما میگوید این خطر را از خودت دور کن به همین دلیل ابتدا دو طرف خیابان را نگاه میکنیم و در صورتی که خطری نباشد از خیابان عبور میکنیم، زمانی که به کوه میرویم اگر روی کوه با ماری مواجه شویم عقل ما میگوید سریع از مار دوری کن تا مبادا مار به ما آسیب بزند، اگر طوفان شدیدی رخ دهد سریعا عقل ما میگوید در و پنجرههای منزل خود را ببند تا طوفان به وسایل داخل منزل ما آسیبی وارد نکند، یا اگر زمینلرزهای رخ دهد عقل ما ناخودآگاه هشدار میدهد سریع در یک مکان امن قرار بگیر تا آسیبی به تو وارد نشود و همینطور زمانی که از قصد استفاده از مواد شیمیایی را داریم عقل ما میگوید قبل از استفاده از موادشیمیایی نکات ایمنی را رعایت کن تا آسیبی به تو وارد نشود و ما هم خیلی محتاطانه و با ایمنی کامل از آن مواد استفاده میکنیم، پس خطرات در هر لحظه با ما زندگی میکنند اما در نهایت خود ما هستیم که به آنها اجازه میدهیم به ما آسیب بزنند یا نه…..
خطر یعنی هر منبع یا شرایطی که پتانسیل آسیبرسانی و صدمه به افراد یا تجهیزات را داشته باشد به طور مثال زمانی که میگوییم خطر الکتریسیته یا برقگرفتگی به معنی این است که در صورت برخورد ما به آن منبع برق یا الکتریسیته احتمال صدمه دیدن ما وجود دارد، خطر یک امر غیرعقلانی و غیرمنطقی است و ما در زندگی خود دائما در حال کنترل خطرات احتمالی هستیم. به طور مثال اگر دست خود را وارد آتش کنیم صد در صد دست ما آسیب خواهد دید پس آتش برای ما یک خطر است یا اگر خود را از بالای یک آپارتمان ده طبقه به پایین بیاندازیم قطعا آسیب خواهیم دید پس پریدن از بالای یک آپارتمان هم یک خطر است و فردی که این کارها را انجام میدهد خطرپذیر است.
زمانی که از ریسک صحبت میشود برای برخی افراد کلمهی خطر برجسته میشود اما باید بدانیم که ریسک با خطر بسیار تفاوت دارد، شخصی که یک کار و فعالیتی را بدون فکر کردن و کاملا غیرمنطقی انجام میدهد خودش را با خطرات مختلف درگیر میکند اما فردی که یک کار و فعالیتی را انجام میدهد تا به یک منفعتی دست یابد ریسک میکند، در واقع زمانی که فرد خطر میکند هر دو طرف کاری که انجام داده است خطر و زیان است، اما وقتی که فرد ریسک میکند یک طرف کارش ضرر وجود دارد و یک طرف دیگر اقدامش منفعت است پس خطر یک امر دو سر باخت است ولی ریسک یک امر برد یا باخت است.
تصور کنید شما تصمیم میگیرید وارد قفس شیری گرسنه شوید در اینجا آیا شما خطرپذیر هستید یا ریسک پذیر؟ قطعا اگر شما وارد قفس شیر گرسنه شوید شیر گرسنه شما را خواهد خود و هیچ احتمالی وجود ندارد که از دست شیر گرسنه جان سالم به در ببرید یعنی دو طرف این اقدام شما خوردن شما توسط شیر است، اما حالا تصور کنید که همان شیر غذایش را خورده و خوابیده است و در ضمن در کنار شیر یک تکه الماس وجود دارد و شما تصمیم میگیرید به آرامی وارد قفس شیر شوید و الماس را بردارید و سریع خارج شوید، خوب در اینجا آیا شما خطرپذیر هستید یا ریسکپذیر؟ شما وارد قفس شیر میشوید چون شیر غذایش را خورده و گرسنه نیست و هم اینکه خواب است احتمال اینکه شما الماس به دست و با جان سالم از قفس شیر خارج شوید وجود دارد و در مقابل یک درصد کمی هم امکان دارد به طور ناگهانی شیر بیدار شود و به شما آسیب بزند یعنی یک طرف این اقدام شما برداشتن الماس و ثروتمندشدن است و یک طرفش هم آسیب دیدن است پس شما در این شرایط ریسکپذیر هستید نه خطرپذیر.
هر چه اطلاعات و آگاهی ما بیشتر شود متناسب با آن ریسک ما کمتر خواهد شد، در همین مثال قفس شیر اگر شما از گرسنه نبودن و غذا خوردن شیر اطلاع داشته باشید و زمانی وارد قفس شوید که شیر گرسنه نیست احتمال ریسک آسیب دیدن خود را کمتر خواهید کرد.
اطلاعات و آگاهی کمک میکنند تا ریسک کمتر شود در واقع بین آگاهی و ریسک رابطهی معکوسی وجود دارد. یعنی هر چه آگاهی و اطلاعات ما نسبت به موضوعی بیشتر شود ریسک ما هم کمتر خواهد شد و زمانی که ما با آگاهی و اطلاعات بیشتر یک کار پر ریسک را انتخاب میکنیم بازدهی آن کار هم بیشتر خواهد بود، زیرا قبل از اقدام کردن و وارد شدن به آن کار، آن کار خاص را به طور کامل بررسی کردهایم و ریسکهایش را شناسایی کردهایم و بازدهی آن کار را هم به طور کامل بررسی کردهایم و در صورتی که بازدهی آن پروژه بیشتر از ریسک آن باشد آن کار را انجام خواهیم داد.
مهمترین چیزی که یک سرمایه گذار موفق نیاز دارد علم و دانش و مهارت است، اگر سرمایه گذار به دو سلاح بسیار مهم اطلاعات و آگاهی مجهز باشد احتمال موفقیتش بیشترین حد ممکن خواهد بود و درجهی ریسکش به پایینترین حد ممکن میرسد، ولی اگر سرمایه گذار به طور شانسی و بدون این دو سلاح ارزشمند اقدام به سرمایه گذاری کند احتمال موفقیتش هم کاملا شانسی میشود و درجهی ریسک او به بالاترین حد ممکن میرسد به طوری که فرد دیگر ریسکپذیر نیست بلکه خطرپذیر است، پس سرمایهگذاری موفق خواهد بود که همراه با کسب اطلاعات و آگاهی ریسکپذیری هم دارد. باید سرمایه گذار بلد باشد تا ریسکش را مدیریت کند و همینطور هیجانی و احساسی تصمیم نگیرد و شانسی خودش را وارد آتش نکند، اگر شما به تازگی تصمیم گرفتهاید تا وارد دنیای سرمایهگذاری شوید چقدر خوب است که قبل از ورود به این دنیا، این دو سلاح بسیار ارزشمند را برای خود تهیه کنید تا از همین ابتدا با ریسک بسیار کم اقدام کنید و بازدهی بیشتر کسب کنید یا اینکه اگر یک سرمایهگذار هستید و تاکنون به دلیل ناآگاهی و نداشتن این سلاحها متحمل هزینههایی شدهاید میتوانید از همین نقطهایی که در آن قرار دارید آگاهتر شوید و با یادگیری چگونگی مدیریت ریسکهای خود بازدهی سرمایهگذاریهای خود را بیشتر کنید و جلوی ضرر و زیانهای خود را بگیرید، به طور کلی شما مخاطب عزیزی که در حال خواندن این مقاله هستید اگر تمایل دارید تا ریسک سرمایهگذاریهای خود را با آگاهی کم کنید، میتوانید از طریق تماس با شماره تلفن 09151678284با مشاور اقتصادی و مالی و سرمایهگذاری با تجربهی ما در ارتباط باشید.