7
همیشه با شنیدن نرخ بهره یاد سودهای بانکی خواهیم افتاد اما این سود یا همان نرخ بهره چیست؟ و چرا نرخ بهره باید وجود داشته باشد؟ و افزایش و کاهش نرخ بهره چه تاثیری بر تقاضا برای سایر بازارها دارد؟ نرخ بهره را باید از دو زاویه بررسی کرد یکی وقتی است که ما در بانک سپرده گذاری می کنیم که در اینصورت دریافت کننده نرخ بهره هستیم و دیگر وقتی است که ما در ازای وامی که از بانک دریافت کرده ایم به بانک نرخ بهره پرداخت می کنیم. که اگر نرخ بهره اولی که ما دریافت کننده این بهره هستیم افزایش پیدا کند حجم سپرده گذاری در بانک ها بیشتر می شود و اگر این نرخ بهره کاهش پیدا کند حجم سپرده های مردم در بانک ها کمتر خواهد شد، و اگر نرخ بهره دومی که ما پرداخت کننده این بهره هستم زیاد شود تمایل مردم به گرفتن وام های مختلف کمتر خواهد شد. به دلایلی نرخ بهره باید وجود داشته باشد اولا به خاطر اینکه با چشم پوشی از مصرف حال و چشم پوشی از سرمایه گذاری در بازارهای دیگر باید بهره ایی چه از طرف بانک و چه از طرف مردم پرداخت شود و دوما باید نرخ بهره وجود داشته باشد به خاطر جلوگیری از کاهش ارزش پول در آینده. هر چه نرخ بهره بانکی بیشتر شود تمایل مردم به سرمایه گذاری در این بازار بیشتر خواهد شد و متقابلا تمایل مردم برای سرمایه گذاری در سایر بازارهای مالی کمتر خواهد شد و بالعکس.
همانطور که می دانیم داشتن پول فرصت های خرید و فرصت های مالی زیادی را در اختیار ما قرار می دهد زیرا با پولمان قادر خواهیم بود تا کالاهای مختلفی را بخریم و یا خدمت های مختلفی را که نیاز داریم را دریافت کنیم و همین طور می توانیم از پولمان برای سرمایه گذاری در بخش های مختلف نیز استفاده کنیم و قادر خواهیم بود تا پولمان را در بازارهای مختلف مالی مانند بازار بورس، بازار طلا، بازار ارز و یا بازار مسکن سرمایه گذاری کنیم، یا می توانیم تصمیم بگیریم تا پولی که در اختیار داریم را خرج نکنیم و از منافع آن در زمان حال صرف نظر کنیم و در بازارهای مالی مختلف هم سرمایه گذاری نکنیم و در مقابل تصمیم بگیریم پولمان را در بانک سپرده گذاری کنیم، یعنی تصمیم بگیریم از تمام منفعت های دیگر چشم پوشی کنیم باید در ازائ سپرده گذاری پولمان در بانک مبلغی را به عنوان چشم پوشی از مصرف حالمان دریافت کنیم یعنی پاداش به تعویق انداختن مصرف حال خود را دریافت کنیم که این همان نرخ بهره می باشد، در واقع نرخ بهره هزینه ی واگذاری حق استفاده از پول در زمان حال است به عبارتی ما حق داریم تا از پولمان استفاده کنیم و آن را برای امور مختلفمان خرج کنیم و کالاها یا خدمات مختلفی که تمایل داریم را خریداری کنیم یا حتی حق داریم پولمان را در بازارهای مختلف مالی سرمایه گذاری کنیم و از سودهای آتی آن ها بهره مند شویم حالا اگر چشم خود را روی تمام این تصمیمات ببندیم یعنی پولمان را برای خریدهایمان خرج کنیم و در بازارهای مالی مختلف هم سرمایه گذاری نکنیم و از این حقوقی که می توانیم با پولمان داشته باشیم چشم پوشی کنیم و به جای آن ها تصمیم بگیریم که پولمان را در بانکی سپرده گذاری کنیم طبیعتا باید بانک مبلغی را به خاطر چشم پوشی از تصمیمات دیگرمان به ما بدهد که این مبلغ همان نرخ بهره می باشد. در واقع نرخ بهره هزینه ی عدم استفاده ی ما از پولمان در زمان حال می باشد. با توجه به افزایش قیمت ها و تورمی که همیشه وجود داشته و دارد نرخ بهره از کاهش ارزش پولمان در آینده جلوگیری می کند، به طور مثال اگر 000/000/5 تومان پول در بانکی سپرده گذاری کنیم و دو سال بعد بانک تنها همان پول خودمان را پس بدهد با توجه به تورم دو سال بعد ارزش آن 000/000/5 تومان کاهش یافته است. در اینصورت نه تنها سودی به ما تعلق نگرفته است بلکه با آن 000/000/5 تومان دو سال قبل قدرت خرید خیلی بیشتری نسبت به الان می توانستیم داشته باشیم. و … اما اکثر این منابع کم هستند یا اگر کم نباشند در صورت استفاده مداوم بشر کم خواهند شد و با رشد روز افزون جمعیت کمتر و کمتر خواهند شد. پس هر چیزی که در حال حاضر مقدارش کم باشد یا با استفاده ی مکرر از آن کم شود دچار کمیابی است. انسان ها نیازهای بیشماری دارند و در مقابل این نیازها با کمیابی مواجه هستند به عنوان مثال ما نیازهای زیادی داریم اما درآمدمان محدود است و با کمیابی پول مواجه هستیم و حتی اگر بالاترین سطح درآمد را هم داشته باشیم باز هم نمی توانیم تمام آنچه در زمین است را تصاحب کنیم حالا ما با درآمد محدودی که داریم باید چه کاری انجام دهیم تا با پول کمیاب خود نیازهای مختلفمان را برطرف کنیم. بحث کمیابی و محدودیت تنها برای یک ماده یا یک شیء یا پول نمی باشد بلکه تمام پدیده ها و چیزهایی که قابل مشاهده هم نیستند درگیر مساله ی کمیابی هستند. در استفاده از تمام اشیاء ما با کمیابی و محدودیت درگیر هستیم به طور همزمان برای یک مهمانی نمی توانیم دو تا کفش بپوشیم یا دو دست کت و شلوار بپوشیم و باید انتخاب کنیم که فقط یکی از چندین کفش هایمان را بپوشیم و همین طور باید انتخاب کنیم تا فقط یکی از بین چندین دست کت و شلوارمان را بپوشیم. زمان هم که قابل مشاهده نیست با کمیابی درگیر است، اگر کارهای زیادی برای انجام دادن داشته باشیم ولی در مقابل زمان محدودی داشته باشیم درگیر کمیابی و محدودیت در زمان خواهیم بود و در اینصورت با کمیابی در زمان مواجه هستیم حالا باید چگونه این زمان کمیاب را صرف تمام کارهایمان کنیم. مکان هم که نه شی است و نه پول دچار کمیابی است، ما در یک لحظه نمی توانیم در دو یا سه مکان که دوست داریم باشیم و فقط باید تصمیم بگیریم که در یک مکان باشیم به طور مثال در یک لحظه نمی توانیم هم در محل کارمان باشیم و هم در منزل و هم در رستوران و فقط باید یک مکان را انتخاب کنیم. حتی ما قادر نیستیم در یک لحظه همزمان فکرمان را روی دو موضوع متفاوت متمرکز کنیم. پس انسان ها در استفاده از تمام اشیاء و پدیده ها با کمیابی رو به رو هستند و برای استفاده از همه چیز مجبور به انتخاب هستند. کمیابی و محدودیت یکی از مهمترین اصول علم اقتصاد است و ما همیشه و هر روز با کمیابی های مختلفی روبرو می شویم که وجود کمیابی در هر چیزی ما را مجبور به انتخاب می کند و باید تلاش کنیم تا با استفاده از نیروی فکر و اندیشه بهترین ها را انتخاب کنیم.
پس نرخ بهره هم هزینه چشم پوشی از مصرف و قدرت خرید زمان حال است و هم عاملی جهت جلوگیری از کاهش ارزش پول در آینده می باشد. گاهی ما نرخ بهره دریافت می کنیم و گاهی نرخ بهره پرداخت می کنیم، زمانی که پولمان را در بانک سپرده گذاری می کنیم هزینه ای جهت چشم پوشی از مصرف حال و چشم پوشی از سود سرمایه گذاری در بازارهای مختلف مالی و جهت جلوگیری از کاهش ارزش پولمان به ما پرداخت می شود که در اینجا ما دریافت کننده نرخ بهره هستیم، اما زمانی که ما تقاضای دریافت وام می کنیم و وامی به ما تعلق می گیرد با این پول هم قادر خواهیم توانایی مصرف داشته باشیم و هم با توجه به تورم و افزایش قیمت ها در آینده ارزش پولی که در آینده به بانک بازپرداخت خواهیم کرد کاسته خواهد شد و هم اینکه بانک می توانست مقدار وامی را که به ما داده است را صرف سرمایه گذاری دیگری کند و از سرمایه گذاریش سود کسب کند اما حال که آن مقدار پول را به ما اختصاص داده است باید هزینه ی از دست دادن سود سرمایه گذاری اش را از ما دریافت کند، پس ما باید هزینه ای را هم جهت توانایی در مصرف حالمان و هم جهت جلوگیری از کاهش ارزش پول بانک و هم به خاطر چشم پوشی بانک از سود سرمایه گذاری در جایی دیگر به بانک پرداخت کنیم که در اینجا ما پرداخت کننده نرخ بهره هستیم.
نرخ بهره بانکی همیشه ثابت نیست و در کشورهای مختلف نرخ بهره متفاوت است ممکن است در کشوری نرخ بهره بیشتر و در کشوری دیگر نرخ بهره کمتر باشد اما در هر کشوری نرخ بهره همیشه ثابت نیست بلکه بنا به استراتژی و تصمیمات کلانی که در هر کشور گرفته می شود ممکن است گاهی افزایش پیدا کند و گاهی کاهش یابد. بنا به دلایل مختلف کشور افزایش یا کاهش نرخ بهره روی تقاضا برای سرمایه گذاری در سایر بازارهای مالی تاثیرگذار خواهد بود یعنی هر چه نرخ بهره بانکی بیشتر شود تمایل مردم به سپرده گذاری در بانک نسبت به سایر بازارهای مالی بیشتر می شود و هر چه نرخ بهره بانکی کمتر شود مردم تمایل بیشتری به سرمایه گذاری در سایر بازارهای مالی پیدا می کنند. حالا هر یک از ما به عنوان یک موجود اقتصادی که عاقل هستیم و قدرت تصمیم گیری داریم باید اولا روی هزینه کردن درآمدمان حساس باشیم و از هزینه های اضافی چشم پوشی کنیم تا بتوانیم مقداری از درآمد خود را به پس انداز و سرمایه گذاری اختصاص دهیم و بعد تمام بازارهای مختلفی که مختص سرمایه گذاری هستند را به طور دقیق بررسی کنیم و بازاری را برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم که بتواند بیشترین سود و بهره وری را از آن کسب کنیم و دانش و مهارت لازم برای ورود به آن بازار را داشته باشیم و اگر قرار است بدون دانش و آموزش و مهارت سود کسب کنیم بهتر است در بانک سپرده گذاری کنیم و نرخ بهره یا همان سود بانکی دریافت کنیم، چرا که همیشه دستیابی به سود بیشتر نیازمند دانش و کسب مهارت است و لازمه ی ورود به بازارهای مالی دیگر داشتن تخصص و مهارت است. پس هنگامی که ما مازاد درآمدی داریم باید بازدهی تمام بازارهای پولی و مالی را برای سرمایه گذاری خود ارزیابی کنیم و هر کدام که بازدهی بیشتر داشتند را برای سرمایه گذاری خود انتخاب کنیم تا آن سرمایه گذاری بتواند جوابگوی چشم پوشی از مصرف حالمان و افزایش قیمت ها یا تورم باشد.